فاطمه جونفاطمه جون، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره

قشنگترین هدیه خدا

ما اومدیم

سلام سلام سلام خوووووووب عید همه مبارک از مسافرت بگم با فاطمه ما ساعت 6 حرکت کردیم  فاطمه خیلی خوب و آروم بود اصلنم اذیت نکرد ولی.............. آخرش انقدر گریه کردی که نگوووووووووووو بالاخره شب رسیدیم خرمشهر روز عروسیم خوب بودی ولی تو عروسی یکم گریه میکردی فکر کنم مال صدا بود بعد از عروسی یه روزش با تو و مامانت رفتیم بیرون ولی آخرش کلافه شدی خیلی گریه کردی 7 بلیط داشتین واسه رشت با هواپیما ...مامانت میگه هواپیما رو گذاشتی رو سرت  شما رفتین رشت ما هم 9 حرکت کردیم برگشتیم شما هم صبح 12 حرکت کردید ظهر اینجا بودین 13 بدرم رفتیم باغ خیلی خیلی خوش گذشت توام بچه خوبی بودی اصلنم گریه نکردی الانم که دارم ...
16 فروردين 1392
1