فاطمه جونفاطمه جون، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره

قشنگترین هدیه خدا

 

 

آرزو دارم بهاران مال تو / شاخه های یاس خندان مال تو

ساده بودن های باران مال تو / آن خداوندی که دنیا آفرید ، تا ابد همراه و پشتیبان تو

تزئینات تولد 1 سالگی

سلام دوباره امشب میخوام عکس تزئینات تولد 1 سالگیتو که همشون کار مامان گلت بودو بزارم با تم کفشدوزکی تا بعدا که بزرگ شدی بگی وااااااااااای چه مامان هنرمندی دارم من برو ادامه مطلب دلت آب میشه :     این ریسه بود که عکساتو بهش زدیم ساعت به دنیا اومدنت سالاد الویه که خیلی خوشمزه بود چنگال کیک پفیلا گیفت که فقط مال بچه ها بود سالاد توپی نمای کلی کیک خوشکلت ...
10 بهمن 1392

ببخشید

سلام فاطمه جونم شرمندتم خیلی وقته نیومدم وبلاگت سر بزنم به دلایلی الهی قربونت برم ماشالله الان دیگه بزرگ شدی واسه خودت خانوم شدی میگی آب...بابایی...نا نا...ماما... ما هم هی قربونت میریم ولی... انقددددددددددددددددده فوضول شدی که نگو هرچی بگم کم گفتم عکسای تولدتو میزارم بزرگ شدی ببینی چه ناز بودی   برو ادامه مطلب:                                   ...
9 بهمن 1392

فاطمه رفته تو 5 ماه...

سلام سلام سلام اول از همه روز مادر رو به همه مادرای گل دنیا از جمله مامان خودمو زن داداش عزیزم تبریک میگم انشالله که همیشه سلامت باشن خــــــــــــــــــــــــــــــــوب از فاطمه بگم ٥ اردیبهشت فاطمه رفت تو   ماه  ماهگیت مبارک نانازم تازه یه واکسنم زدی که انقدر گریه کردی که نگو ولی خدا رو شکر تب نکردی ٩ اردیبهش تولد بابا جواد بود... پارسال تو کادوی تولدش بودی امسالم که ٥ ماهت شد مامانتم یه عالمه زحمت کشید از شیرینیت که هرچی بگم کم گفتم انقده بامزه شدی همش میخندی راستی... واسه بابا بزرگت انقدر ذوق میکنی تا نگات میکنه بل...
16 ارديبهشت 1392

فاطمه خانوم بزرگ شده

  سلام میگم ... فاطمه خانوم  بزرگ شده اگه گفتین چرا؟ اول اینکه گوشواره گرفتن واست 2 تا النگو که الان اندازت نیست آها... سوار روروئکم میشی ولی پنجه ی پات فقط میرسه وقتی بغلت میکنیم خودتو میکِشی پایین تا دستامونو بزاری تو دهنت وقتی یکی محلت نزاره انقدر اِ اِ میکنی تا بغلت کنیم اگه ام بغلت نکنیم میزنی زیر گریه خلاصه که... دورانی داریم باهات یهو میری تو فکر یهو میخندی دهنتم همش بازه چه جوریم لَم میدی تو بغل به بابابزرگت علاقه خاصی داری انقدر واسش خودشیرینی میکنی همش باهاش میخندی ...
31 فروردين 1392

فقط میخوام عکس بزارم

          وای که تو چقدر ناناز منی انقدر دوس دارم یه لقمت کنم ولی حیف که نمیشه عاشــــــــــــــــــــــــقــــــــــــــــــــــــــــتم عروسک تو سوپ باباتی فردا شایدم پس فردا اومدم و عکسای روروئکتوهم گذاشتم فعلا بابای بوووووووووووووووس ...
28 فروردين 1392

ما اومدیم

سلام سلام سلام خوووووووب عید همه مبارک از مسافرت بگم با فاطمه ما ساعت 6 حرکت کردیم  فاطمه خیلی خوب و آروم بود اصلنم اذیت نکرد ولی.............. آخرش انقدر گریه کردی که نگوووووووووووو بالاخره شب رسیدیم خرمشهر روز عروسیم خوب بودی ولی تو عروسی یکم گریه میکردی فکر کنم مال صدا بود بعد از عروسی یه روزش با تو و مامانت رفتیم بیرون ولی آخرش کلافه شدی خیلی گریه کردی 7 بلیط داشتین واسه رشت با هواپیما ...مامانت میگه هواپیما رو گذاشتی رو سرت  شما رفتین رشت ما هم 9 حرکت کردیم برگشتیم شما هم صبح 12 حرکت کردید ظهر اینجا بودین 13 بدرم رفتیم باغ خیلی خیلی خوش گذشت توام بچه خوبی بودی اصلنم گریه نکردی الانم که دارم ...
16 فروردين 1392

1روز دیگه عیده

  شیشه می شکند و زندگی می گذرد. نوروز می اید تا به ما بگوید تنها محبت ماندنی است پس دوستت دارم چه شیشه باشم چه اسیر سرنوشت نوروز ۹۲ مبارک... سلام دوستای گلم... این سال هم داره تموم میشه با همهی خاطره های خوب و بدش... میگن سال 92 سال ماره فاطمه جونم خیلی دست و پا میزنی انگاری مییخوای پا شی راه بری............ وقتی میگیم آقَ توام تکرار میکنی و ما ذوق میکنیم ماشالله هزار ماشالله خوش خنده ای خلاصه سرمون باهات گرمه راستی فردا شب 4شنبه سوریه راستی ما یکم حرکت میکنیم واسه خرمشهر توام واسه اولین بار میای منو مامانتو باباتو بابا بزرگتو عمه مینا و تو ...خون...
29 اسفند 1391

فاطمه 2ماهه شد

سلام فاطمه جووووووووون امروز میدونی چه روزیه؟؟؟؟؟؟؟؟ امروز 5 اسفند 91 امروز تو 2 ماهت شد عزیزم بزرگ شدی ... خوشکل شدی ... امروز واکسن زدی یه دونه واکسن خوراکی فلج اطفال بود...یه واکسن تو پات زدی هپاتیت ب... یه واکسن دیگه ام سه گانه دیفتری .کزاز .سیاه سرفه بود که تو پات زدن واست انقدر گریه کردیــــــــــــــــــــــــــ که نگو ولی اشکال نداره بزرگ میشی یادت میره... وزنت اولی که به دنیا اومدی 2 کیلو و 770 و قدت 49 وقتی 1 ماهت بود وزنت 4 کیلو بود و قدت 52 امروزم وزنت 4 کیلو 700 بود و قدت 54 هر روز داری تپلتر میشی تا عروسیه عمه مریم همینجور تپل شو تا لباسا قشنگ اندازت بشه... عزیزم 2 ماهگیت مبارکـــــــــــــ...
5 اسفند 1391

دیره ولی اومدم

سلام سلام سلام 1 ماه و خورده ای از اومدن فاطمه کوچولو میگذره من امتحان داشتم و نتونستم بیام... ولی.........................................اومدم ... تو این 1 ماه و خورده ای اتفاقای زیادی افتاد فاطمه زردی گرفتی ولی خوب زردیت زیاد نبود و زود خوب شدی ماشالله هزار ماشالله از همون اول سفته سفت بودی خوب اولین روز که اومدی خونه مامان جونتم (مامانه مامانت)از رشت اومد خلاصه که هممون کلی خوشحال بودیم همینجور روزا گذشتو تو بزرگتر میشی ما هم تو این 1 ماه درگیر امتحانا بودیم تا الان که امتحانا تموم شدو منم تونستم بیام واست بنویسم از این به بعدم قول میدم هروقت تونستم زود زود آپ کنم عکساتو میزارم ...
14 بهمن 1391