فاطمه جونفاطمه جون، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره

قشنگترین هدیه خدا

دیره ولی اومدم

1391/11/14 15:41
نویسنده : عمه مناء
261 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلام سلامقلبقلبقلب

1 ماه و خورده ای از اومدن فاطمه کوچولو میگذرهچشمک

من امتحان داشتم و نتونستم بیام...Muslim Man

ولی.........................................اومدم ...شکلکهای مژی جوووووونg

تو این 1 ماه و خورده ای اتفاقای زیادی افتادمتفکر

فاطمه زردی گرفتی ولی خوب زردیت زیاد نبود و زود خوب شدی

ماشالله هزار ماشالله از همون اول سفته سفت بودی

خوب اولین روز که اومدی خونه مامان جونتم (مامانه مامانت)از رشت اومد خلاصه که هممون کلی خوشحال بودیم همینجور روزا گذشتو تو بزرگتر میشی ما هم تو این 1 ماه درگیر امتحانا بودیم

تا الان که امتحانا تموم شدو منم تونستم بیام واست بنویسم

از این به بعدم قول میدم هروقت تونستم زود زود آپ کنمشکلکهای مژی جوووووونg

عکساتو میزارم ادامه مطلب بزرگ شدی ببینی بگی ای ول عجب عمه باحالی دارم منزبان

تو ادامه مطلب میبینی که چقدر هر روز قیافت فرق میکنه و عوض میشی...شکلکهای مژی جوووووون

 

 

اینم موقعی که از بیمارستان اومدی خونه.......

نگا چه کوچولویی........

 

 

 

 

 اینجا زردی گرفته بودی و زیر لامپ بودی....

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خمیازه فاطمه........

 

 

زبون در آوردن فاطمه............

خنده ی فاطمه............

فاطمه در تفکر.................

 

 

اینم 1 ماهگی.....

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان نسیم
14 بهمن 91 20:45
سلام البته ساین من به پای مال شما نمی رسه خیلی زیباست پیوند شما نیز در وبلاگ دختر قشنگم فاطمه قرار گرفت
مانی محیا
15 بهمن 91 8:28
عزیزم چه نازه این فاطمه خانمی. ایشاله یکی از چهره های ماندگار این مرز و بوم میشه..
مانی محیا
15 بهمن 91 8:31
مناء جون دلمون واست تنگ شده بوده ها. حالا حسابی سرت گرم شده نه؟؟
ریحانه جون
15 بهمن 91 14:43
سلام پرنسس کوچولو... خوش اومدی... خیلی دوستت داریم
عمه علی آقا
15 بهمن 91 14:44
وای چه ناز شدی خوشگل مشاالله زودی بزرگ شو
مامان هدیه
16 بهمن 91 9:29
ایییییییییی جانم چه خنده قشنگ و چه خواب نازی داری دختر خوشگله
مامان شیدا
19 بهمن 91 8:22
ای جانم چه دخمل خوشگلی منا جون عمه شدنت مبارک عزیزم ممنون که به ما سر زدید