فاطمه جونفاطمه جون، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

قشنگترین هدیه خدا

زمانی که فهمیدیم

1391/4/13 17:07
نویسنده : عمه مناء
342 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

من منا واسه برادر زاده ی گلم مینویسم که بعداٌ بزرگ شه و بدونه که چقدر واسمون عزیزه...

عزیز دلم ما روز تولد باباجواد یعنی ١٣٩١.٢.٩ فهمیدیم که تو داری به  این دنیا میای در واقع تو بهترین هدیه بودی واسه کادوی تولد بابا هممون خوشحال بودیم مامانت گریه میکرد ما تو آزمایشگاه از خوشحالی نمیدونستیم چیکار کنیم خلاصه خیلی خوشحالیم که تو میخوای بیای

مامانت ١٠ روز بعد خیلی می آورد بالا همش صدای حالت تهوعش می اومد

همشم هوس میوه میکنه و از سوسیس و کالباسم بدش میاد فعلا همیناس

عکس اولین آزمایشتو میزارم با سونگرافیاتو

عکس لباساییم که تا حالا واست آوردن و میزارم...

همه دوستت دارن محمد یا فاطمه...

 

 

 

اولین آزمایش ١٣٩١.٢.٩

 

اولین سونگرافی ١٣٩١.٢.١٠

 

دومین سونگرافی ١٣٩١.٢.٢٨

 

سومین سونگرافی ١٣٩١.٣.١٨

 

چهارمین سونگرافی ١٣٩١.٤.١٢

 

حالا میریم سراغ لباسا

اینا رو مامانمو بابام یعنی مامان بزرگ و بابابزرگ وقتی رفتن مکه خریدن خیلیم نوه دوس دارن

 

 

اینو هم جعفر پسر عموم خرید تا فهمید سولماز جون حاملس

اینو زن عموم ( مامان رسول ) خرید

اینو هم آبجی بزرگم ، عمه بزرگه خرید

 

اینم عمه جون از خرمشهر آورد

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

زهرا
25 تیر 91 12:55
سلام مناجون عمه بودنت رو بهت تبریک می گم به نطر من این نی نی یه پسمل جیگر طلاست مرسی از وبلاگ خوبت عمه دستت طلا
عمه علی آقا
25 تیر 91 18:15
سلام منا جون میبینی چه حس قشنگیه صبر کن بیاد دیوانه وار میپرستیش...............من میگم نی نی دخمل
❤。★مامان رضا جون★。❤
26 تیر 91 17:27
سلام عزیزم چی همه خبرای خوش بهمون دادی تولد خودت، نه ماهگی آقا رسول حالا هم که عمه داری می شی عزیزم مبارک باشه انشاالله اینجا هم از برامون کلی خبر خوش بدی
محمدمهدی
2 مرداد 91 9:13
آخ جوووووون بازم نی نی کوچولوووووو